پشت صحنه شرط بندیهای جام جهانی در فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۷۴۵۳۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ همزمان با برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 2018 روسیه، تب شرط بندی و پیش بینی نتایج مسابقات داغتر شده است. صنعت تبلیغات در فضای مجازی هزار توی پیچیدهای دارد که شاید در نگاه اول ساده به نظر می رسد اما پول های سرگردان به این صنعت جذابیت و بال و پر بسیاری می دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا چند وقت پیش یکی از بازارهای اصلی تبلیغات در فضای مجازی ایران تلگرام بود.اکوسیستم تبلیغات در پیامرسانها از 4 گروه سفارشدهندگان تبلیغات، توزیع کنندگان تبلیغات، مدیران کانال و کاربران تشکیل شده است.اما آن چه که به رشد یکباره و چشمگیر تبلیغات در تلگرام کمک کرد، تبلیغات غیرقانونی از نوع شرط بندی، پیش بینی فوتبال و کلاهبرداری بود.
افت تبلیغات شرطبندی تلگرامی و رونق دوباره با جام جهانییکی از روشهای شرطبندی و پیشبینی فوتبال، تبلیغ در تلگرام است که این روش پس از فیلترینگ تلگرام کم رنگ شده بود اما به تازگی به دلیل برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ دوباره تاحدی داغ شده است.در روزهای اوج تلگرام که فعال ترین دوره کار سایتهای شرطبندی بود، حدود 20 گپ گسترده فعال در پیشبینی فوتبال در تلگرام فعال بودند و درآمد کانالهای تلگرامی از محل پیشبینیها بسیار زیاد بود.
بیشتر بخوانید: شرط بندی نتایج بازی های فوتبال غیر قانونی است
شرط بندی ها علاوه بر این که درآمد زیادی دارند، در بسیاری موارد به کلاهبرداری منتج میشوند و اساسا پولی برگردانده نمی شود.«در این روش وبسایتهایی چند ساعت مانده به شروع بازی راهاندازی میشوند و در این فرصت با هزینه تبلیغات حدود سه برابری از طریق کانالهای پربیننده در تلگرام تبلیغ میکنند.در این تبلیغات، لینک سایت معرفی میشود و بازدید این پست تبلیغی تا 10 میلیون بار نیز میرسد، کاربران از طریق این لینک به سایت شرطبندی وارد شده، ثبتنام و پیشبینی میکنند و از طریق درگاه بانکی به سایت شرطبندی پول واریز میکنند.
هر چه تعداد شرکتکنندگان بیشتر شود، قیمت شرطبندی افزایش مییابد .اما سایتهای شرطبندی این چنینی پس از پایان بازی در صورت برنده شدن کاربر، پولی به برنده پرداخت نمیکنند و در واقع شرطبندیکننده متضرر میشود.آن ها برای جلب اعتماد مخاطبان به صورت مرحله به مرحله برای مخاطبان دام پهن میکنند، به این صورت که در مراحل اولیه، در صورت پیشبینی صحیح جایزههایی با رقمهای پایین را پرداخت میکنند، اما پس از جلب اعتماد مخاطب در پرداخت هدیه وقتی کاربر با رقم بالا شرطبندی میکند، حتی اگر برنده شود جایزه را نمیپردازند.
این افراد برای پنهان ماندن از پیگیریهای حقوقی پس از پایان شرطبندی سایت شرطبندی را غیرفعال میکنند و درمواردی به کشورهای دیگر از جمله ترکیه و مالزی متواری میشوند و پس از مدتی باز میگردند و داستان را از سر میگیرند. کانالهای منتشرکننده تبلیغ شرطبندی نیز پس از بازی تبلیغ را حذف میکنند که ردپا را از بین ببرند و اتهامی متوجهشان نباشد.»
تمامی روشهای تقلب در شرطبندیهای اینترنتیعلاوه بر کلاهبرداری در شرطبندی و پیشبینیها، تقلب در بازیهای دیگر از جمله بازیهای کازینویی نیز وجود دارد.
به گفته این منتشر کننده تبلیغ در تلگرام، «در این بازیها اگر بازی کننده به برنامهنویسی مطلع باشد متوجه میشود که در مبالغ از سطحی بالاتر در حال بازی با روبات است و تاس طوری ریخته میشود که کاربر ببازد. در خوشبینانهترین حالت کاربر با تصور این که شانس نداشته باخت را قبول میکند.
در شکل دیگری از کلاهبرداری که بیشتر در سایتهای کوچک انجام میشود و سایتهای بزرگ این کار را نمیکنند فیشینگ (جعل حساب کاربری) انجام میشود و زمانی که کاربر به حساب سایت بازی پول واریز میکند یک کپی از اطلاعات کارت و حساب او گرفته میشود که این کلاهبرداری در موارد زیادی اتفاق میافتد.در شکل دیگری از تقلب، کاربر پس از بازی و برنده شدن اعتبار اضافه را دریافت میکند اما زمانی که درخواست پرداخت پول میزند از اعتبار حساب کم میشود اما پولی پرداخت نمیشود.در این مواقع سایت بازی، کاربر را با وعدههای مکرر پیگیری معطل و دست به سر میکند و به دلیل ماهیت غیرقانونی این اقدامات هم راهی برای پیگیری جدی برای متضرر وجود ندارد.»
اپلیکیشنهای سیاه، روی دیگر درآمد تبلیغات
یکی دیگر از راههای عمده کسب درآمد تبلیغات در تلگرام اپلیکیشنهای سیاه در گوشیهای دارای سیستم عامل اندروید بودند. در این اپلیکیشنها در زبان برنامهنویسی به دلیل نداشتن لانچر آیکون اپلیکیشن روی صفحه گوشی نمایش داده نمیشود و کاربران بیاطلاع تصور میکنند این اپ نصب نشده است و از این طریق سوءاستفادههای متعددی از کاربر میکنند، از جمله این که به این دلیل که در واقع اپ تبلیغاتی نصب شده اما کاربر نمیبیند، پیغامهای تبلیغاتی در قالب های متعدد از جمله اعلان بالای صفحه نمایش یا ورود به لینک کانال های خاص در تلگرام روی گوشی به کاربر نشان داده می شود.
مشابه این سوءاستفاده ها در نسخههای متعدد غیررسمی تلگرام نیز دیده می شد .آمار غیررسمی از فعالان این تجارت از درآمد حدود ۳ میلیون تومانی تا ۴ میلیون تومانی بابت هر k۱۰۰ عضوگیری اجباری در دوران اوج تلگرام حکایت دارد.همین رویه بسیاری از کاربران را با طمع به دست آوردن پول به سایتهای شرطبندی کشانده به طوری که حتی برخی اعلام میکردند سرمایهای را فروختهاند تا از مسیر شرط بندی آن را دو برابر کنند و پس از اطلاع از روشهای کلاهبرداری در شرطبندی از این کار منصرف شدهاند.در نهایت این تجارت شرط بندی و قمار همان بخش کسب وکارهای غیرمجاز تلگرام هستند که اگرچه افراد زیادی را به خود مشغول کرده اند و به درآمد رساندهاند اما به دیگر کسب و کارهای سالم تلگرام ضربه زدند .به رغم تلاش های شورای عالی فضای مجازی و وزارت فرهنگ و ارشاد برای در مسیر قانون قراردادن کانال های تلگرامی، این بخش مهم و اثرگذار از تلگرام به دلیل منشأ غیرقانونی درآمدهای شان ؛هرگز تعهد به «شامد» را نپذیرفتند و به نوعی طرح شامد را هم ناموفق کردند.
آن ها تمام تلاش خود را برای از تب و تاب نیفتادن تلگرام صرف کردند و حتی با اتحاد با یکدیگر موج مقاومت در برابر خروج از تلگرام را به راه انداختند و علیه پیام رسانهای داخلی هجمه کردند. در نهایت اما فیلترینگ تلگرام به اهداف اولیه خود رسید و در این ماجرا خشک و تر با هم سوختند.
برآورد تبلیغات 400 میلیون تومانی سایتهای شرطبندی
برآوردهای غیررسمی می گویند در روزهای اوج تلگرام سایتهای شرطبندی روزانه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان برای تبلیغات هزینه میکردند.البته در بازی تبلیغات شرطبندی و پیشبینی فوتبال واسطهها بیشترین درآمد را دارند و همه پول تبلیغدهنده به تبلیغکننده نمیرسد.
بازار کانالداری و تبلیغات در تلگرام کساد شده است
با این تغییرات فعالیت کانالداری در تلگرام دیگر به صرفه نیست زیرا جذب کاربر، آماده کردن پست و تهیه پستهای بازدیدخور حتی به اندازه جبران هزینههای اینترنت درآمد ندارد. اکنون کانالهای تلگرامی که با هر K عضو روزانه پنج تا شش میلیون تومان درآمد داشتهاند به دیگر شبکه های اجتماعی برای راهاندازی کسب و کار جدید فکر میکنند.
منبع: خراسان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: جام جهانی 2018 تیم ملی فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۷۴۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032